چه قدر خودت را به خاطر زندگی می آزاری!
چه قدر خودت را به خاطر زندگی می آزاری! این چیز هایی که از آن ها شکایت می کنی، همان زندگی است؛ هرگز برای هیچ کس یا در هیچ زمان، بهتر از این نبوده است. می شود آن را بیش تر یا کم تر احساس کرد. بیش تر یا کم تر فهمید، بیش تر یا کم تر از آن رنج برد، هر چه کسی در روزگاری که زندگی می کند، پیشرو تر باشد، بیش تر رنج می برد. ما مثل سایه می گذریم بر پس زمینه ای از ابر هایی که خورشید به ندرت در آن ها نفوذ می کند، و بی وقفه فریاد طلب بر آوریم برای خورشیدی که نمی تواند بر ما بتابد. بر ماست که ابرها را به کناری بزنیم. تو بیش از حد به ادبیات عشق می ورزی؛ این تو را نابود می کند؛ اما تو حماقت بشر را نابود نخواهی کرد.
آواز های کوچکی بر ماه
نامه نگاری های گوستاو فلوبر و ژرژ ساند
+ نوشته شده در یکشنبه ششم اسفند ۱۴۰۲ ساعت ۱۰:۷ ب.ظ توسط سید سروش سیدی فرد
|
به نام خدای سمیع و بصیر