تن آرامی، آرَمش یا ریلکسیشن = Relaxation

 

 

 

 

ریلکسیشن تکنیکی برای کسب آرامش برای رسیدن به تمرکز بهتر و رهایی از تنش های ذهنی به کمک آرام‌سازی عضلات بدن می‌باشد. حاصل ریلکسیشن، تغییر وضعیت روحی کنونی انسان و رهایی او از افکار مربوط به کوشش، کار یا تنش است. عموماً بر این باورند که ریلکسیشن، فعالیتی لذت بخش است. از آنجا که بین ذهن و تن ارتباط تنگاتنگی وجود دارد، هرچه در جسم آرامش بیشتری برقرار گردد، در ذهن نیز آرامش و تمرکز بیشتری برقرار شده و فرد از افکار مزاحم ذهنی رهایی می‌یابد.

فرد به‌طور ارادی و آگاهانه نمی‌تواند افکار مزاحم را از ذهن خود خارج کند و به آرامش و تمرکز ذهنی برسد. لیکن می‌توان آزادسازی و آرام‌سازی ذهن را از راهی غیر مستقیم انجام داد. از آنجا که هر فکری (به ویژه افکار منفی مزاحم) عضلات را منقبض می‌کند، اگر عضلات آرام گردد و تنش و انقباضشان از بین می‌رود. در نتیجه افکار منفی خود به خود از ذهن خارج می‌شوند. اساس ریلکسیشن همین است: آرام‌سازی عضلات با قصد ایجاد آرامش و خلأ ذهنی. چرا که هرچه میدان فکری خالی تر باشد، تمرکز و توجه بر یک موضوع خاص، آسانتر می‌شود.

شیوهٔ عملی

ریلکسیشن یکی از حالت‌های یوگا نیز می‌باشد که به آن «حالت لاشه» نیز می‌گویند. انجام آن از سویی ساده است، زیرا در طول انجام آن عضو یا بخش خاصی از بدن درگیر نیست و از سویی دیگر دشوار است، بدین خاطر که در مدت پرداختن به آن هیچ‌یک از اعضای بدن را نباید تکان داد. ریلکسیشن تمرینی برای فکر است و برای انجام آن به هیچ وسیله یا شیئی نیاز نیست.

یکی از روشهای مشهور و متعارف آن از قرار زیر است که برای تلقین بهتر مخاطب گونه ایراد می‌شود:


برای انجام ریلکسیشن اینگونه عمل کنید:

  1. به پشت – صاف – دراز بکشید. شانه‌هایتان را به سمت خارج کشش دهید و شُل (وانهاده) کنید. کف دستها را رو به بالا قرار دهید (یا در هر حالت دیگری اگر در آن راحت هستید). [راهنمایی: یک بالش کوچک را زیر سرتان بگذارید. همچنین می‌توانید – البته در صورت تمایل – بالشی بزرگ را زیر زانوهای خود قرار دهید.]
  2. چشمانتان را ببندید.
  3. بدنتان را شُل کنید. [راهنمایی: می‌توانید تجسم کنید که روی شنهای سفید یک ساحل آفتابی دراز کشیده‌اید. این به خیلی ها در انجام گام سوم کمک می‌کند.]
  4. دو بار نفس عمیق بکشید. در هر دو، هوا را آرام-آرام بیرون بدهید.
  5. برای دو ثانیه، همهٔ نیرویتان را به پاهایتان بفرستید (کافیست بر روی آنها تمرکز کنید). سپس با ارادهٔ خود، آنها را شُل کنید. [همین کار را با ساقها و بالاتر از آنها، باسن، شکم، قفسهٔ سینه، پشت، دستها، ساعدها، بازوها، شانه‌ها، گردن و صورت خود بکنید.]
  6. همهٔ عضلات خود را – از پاها تا صورت – به شکل جدا-جدا کنترل کنید و مطمئن شوید که شُل شده باشند. [اغلب شاید بتوانید کشش کوچکی را پیرامون چشمها و عضلات سرتان حس کنید. دهان و زبانتان را نیز شُل کنید.]
  7. بر بخشهایی از بدن که کششی در آنها حس نمی‌کنید، تمرکز نمایید. بگذارید نفَستان آزاد باشد.
  8. در پایان کار، پیش از بازکردن چشمها، مطمئن شوید تا آنجا که می‌توانستید، در حالت شُلی باقی‌ مانده‌اید.
  9. چشمانتان را باز کنید. بدن خود را به آرامی کشش دهید، و آرام برخیزید.

نُه گام بالا را برای ۱۰ تا ۳۰ دقیقه تمرین نمایید. هرچه طولانیتر، بهتر.


ریلکسیشن برای آرامش عمومی تن و ذهن و روان و فعالیتهای فکری، هنری و کار مانند مطالعه کردن و … مؤثر است؛ و حتی مقدمه ایست برای دیگر مهارتهای آرامش بخش.

 

 

 

 

 

روان شناسی بالینی

 

 

 

و عاجز است بکاود هی، روان شناسی بالینی
متافیزیک عجیبی داشت، ضمیر عالم تکوینی

گروه خونی من مثبت ، گروه خونی تو منفی
دوقطب در کشش و رانش، عجب تناقض شیرینی

تو آرزوی خطرناکی ، چگونه زنده بمانم من
ای ارتفاع بلند عشق ، همیشه قابل تحسینی

هزار و یک شب طولانی، دچار وهم اساطیریم
نگرد....نیست... نخواهی یافت... تو شاهزاده ی رویینی

چه آلیاژ غم انگیزی ست، مست کنند و طلا باشی
اگر چه قاعده ها را کشت، براهنی به براهینی

کجاست جای نشستن در میان سبزه و خاک و دشت
وبی خیال و رها بودن، ز دست آدم ماشینی

به شکل رجعت پروانه، به پیله زار خودت برگرد
تو مثل هیچ کسی بانو، و خیر از عشق نمی بینی

 

 

 

برای خوشبختی انسان ها چه چیزی مهم‌تر است؟؟؟؟

 

 

 

 

بیایید از خود بپرسیم که برای خوشبختی انسان ها چه چیزی مهم‌تر است؟؟؟؟ می توان گفت در ردیف نخست آنچه الزامی است، مطمئناً هیجانِ حاصل از ابراز وجود است. هنگامی که موجودی از ابراز وجود محروم می‌شود، مجبور به بستن دهانش می‌شود، چه در سطح خانواده باشد چه در سطحی وسیع تر، این شخص احساس بدبختی می‌کند. این ممنوعیت چه از خارج باشد و چه از درون، در هر حال راه خوشبختی را سد می‌کند. کودکی را از ابراز وجود محروم کنید، ناگهان خشن یا برعکس توسری خور می‌شود. از دیدگاه روان شناسی، از نظر جسمی و روحی بیمار و احتمالاً غیرقابل کنترل می‌شود. با رفتارش سعی می‌کند آنچه را ابرازش با کلام ممنوع شده، نشان دهد و همین واکنش در انواع سرکوب رخ می‌دهد. سرکوب در نهایت موجب احساس از خودبیگانگی، یعنی احساس غریبه بودن با خود می‌شود. در مورد کودکی که از نظر جنسی توسط یکی از نزدیکانش مورد سوءاستفاده قرار گرفته است، اگر او بتواند با کسی درد دل کند، رهایی از آثار تجاوز بسیار ساده تر خواهد بود تا در مورد کودک بی‌کس. او می‌تواند بخشی از آنچه را بر او گذشته بپذیرد، بدون آنکه مجبور باشد آنچه را که به عنوان بخش آلوده شده‌ی وجودش احساس می‌کند، نفی کند با برعکس خود را با آن یکی بداند. موضوع ابراز وجود بسیار وسیع است. فعلا به خاطر بسپاریم که فردی که در فعالیت های شغلی، خانواده یا دوستانش قادر به ابراز وجود نیست، بیشتر از سایرین احساس بدبختی و رنج می‌کند. به زبان دیگر، شخصی که در فعالیت شغلی، زندگی زناشویی یا خانوادگی یا میان دوستانش اثر وجودی ندارد، بیش از دیگران احتمال دارد به زندگی بی‌علاقه شود.

 

 

 

 

 

اختلال عاطفی فصلی (SAD= Seasonal Affective Disorder)

 

 

 

آیا تابه حال شده که در فصل پاییز و زمستان که روز ها کوتاه و در نتیجه زمان تابش نور خورشید کاهش می یابد، دچار افسردگی شوید و علتش را هم ندانید؟!؟! نگران نباشید... چون کاملاً طبیعی است و اگر این حالت به شما دست داد، کاملاً طبیعی است و با گذشت زمان و آغاز فصل بهار حال خوب خواهید داشت. در این نوشتار، هر چند کوتاه، در باره ی اختلال عاطفی فصلی (=SAD) توضیحات و نکاتی را ارائه کردم . 

 

 

 

اختلال عاطفی فصلی (به انگلیسی: Seasonal affective disorder) (با نام اختصاری SAD)، افسردگی زمستانی یا افسردگی تابستانی نوعی افسردگی تلقی می‌شد که در آن، فردی که در اکثر اوقات سال از شرایط روانی نرمال، برخوردار است، در زمستان یا تابستان، دچار عوارض اختلال افسردگی می‌شود. این اختلال برای اولین بار، به‌طور رسمی توسط نورمَن روزنتهال و همکارانش در مؤسسه ملی بهداشت روان ایالات متحده آمریکا توصیف شد.

در حال حاضر، بر اساس DSM، اختلال عاطفی فصلی، دیگر به عنوان یک اختلال ویژه، طبقه‌بندی نمی‌شود؛ بلکه اختلال شخصی که از این افسردگی، رنج می‌برد، به‌عنوان الگوی فصلی در MDD-که در مواقع خاصی از سال روی می‌دهد و در باقی اوقات سال نرمال است-تشخیص داده می‌شود.

اگرچه متخصصان در ابتدا درباره وجود این اختلال، شک داشتند؛ لیکن امروزه این اختلال، به‌عنوان اختلالی رایج، شناخته می‌شود. در آمریکا، نرخ شیوع این اختلال، ۱٫۴درصد در فلوریدا و ۹٫۷درصد در نیوهمپشایر است.

بر اساس نوشته‌های کتابخانه ملی پزشکی ایالات متحده آمریکا، با تغییر فصل، برخی، دچار تغییر جدی در شرایط روانی خود می‌شوند؛ آن‌ها ممکن است که زیاد بخوابند، انرژی کمی داشته باشند و احساس افسردگی کنند؛ معمولاً این نشانه‌ها که می‌توانند جدی هم باشند، با تغییر فصل از بین می‌روند. شرایط بیماری در تابستان می‌توانند با اضطراب شدید، همراه باشند.

راه‌های درمان گوناگونی برای درمان نوع کلاسیک (زمستانی) اختلال عاطفی فصلی، وجود دارد؛ به‌طور مثال، می‌توان از نوردرمانی (با نور خورشید یا نور روشن)، داروهای ضدافسردگی، رفتاردرمانی شناختی، تزریق هوای یونش‌شده و تجویز هورمون ملاتونین نام برد.

 

علائم افسردگی فصلی 

 

افرادی که در ماه‌های زمستانی دچار افسردگی می‌شوند، اغلب نشانه‌های زیر را دارند:

۱‌. کاهش انرژی بدن؛

۲. زیاد خوابیدن؛

۳. پرخوری و چاقی

۴. علاقه زیاد به خوردن کربوهیدرات و مواد نشاسته ای مانند ماکارونی، ذرت، نوشابه و نظایر آنها.

۵. منزوی شدن از جامعه.

 

سبب شناسی 

 

هنوز دلایل دقیق و قطعی افسردگی فصلی مشخص نیست، لیکن بعضی از دانشمندان تصور می‌کنند که هورمون‌های به خصوصی در زمان‌های معین و مشابهی در هر سال، در مغز تأثیر می گذارند. متخصصین معتقدند که اختلال خلقی فصلی، احتمالا به دلیل اینچنین تغییرات هورمونی می‌باشد. یک نظریه این است که نور کمتر خورشید در فصل پاییز و زمستان باعث می‌شود تا مغز سروتونین کمتری تولید کند، سروتونین ماده‌ای شیمیایی است که به مغز مربوط می‌شود و حالات و احساسات انسان را کنترل و تنظیم می‌کند. زمانی که سلول‌های عصبی مغز که وظیفه ی تنظیم حالات انسان را دارند، به درستی کار نکنند، نتیجه می‌تواند احساس افسردگی به همراه نشانه ی خستگی و اضافه وزن باشد.

افسردگی فصلی معمولاً از دوران جوانی شروع می‌شود و در بین زنان نسبت به مردان شایع تر است. بعضی از افرادی که دچار این اختلال هستند، نشانه‌های کم و نه چندان شدیدی مثل زودرنجی را به همراه خواهند داشت، در حالی که ممکن است سایر افرادی که دچار این اختلال هستند با نشانه‌های بدتر و شدیدتری همراه شوند و در روابط و کارشان اختلال ایجاد شود. از آنجایی که نبود نور کافی در طول زمستان با اختلال خلقی فصلی مرتبط است، این اختلال در کشورهایی که در طول سال، نور خورشید زیادی دریافت می‌کنند، کمتر دیده می‌شود.

 

 

 

 

نکته تربیتی فرزندپروری 2 =والدین باید کافی باشند نه کامل !!!!!!!

 

نکته تربیتی فرزندپروری 1 = محبت های افراطی و سخت گیری های زیاد والدین

 

27 آبان به بهانه روز جهانی فلسفه

 

 

 

27 آبان به بهانه روز جهانی فلسفه 

World Philosophy Day

 

 

یوستین گردر نویسنده ی نروژی در رمانش تحت عنوان دنیای سوفی می نویسد: فیلسوف کسی است که می داند تا چه اندازه نادان است و این نادانی او را آزار می دهد بدین ترتیب وی هنوز داناتر از همه ی آن کسانی است که درباره ی دانش خود از چیزهایی که نمی دانند لاف می زنند. هر کس که بداند که نداند از همه داناتر است. سقراط خود گفت: یک چیز را خوب می دانم و آن این است که هیچ نمی دانم.
 

 

 

 

 

دانلود کتاب رمان فلسفی "دنیای سوفی داستانی درباره تاریخ فلسفه" اثر یوستین گردر ترجمه ی حسین کامشاد نشر نیلوفر 

 

 

 

 

 

 

 

ذهن چگونه از خود دفاع می کند؟

 

 

 

 

 

 

سازوکار دفاعی عبارت است از واکنش ناخودآگاه خود (من) به عنوان قسمتی از شخصیت به منظور کاهش اضطراب از طریق تغییر در ادراک واقعیت. مکانیسم‌های دفاعی شیوه‌هایی هستند که افراد به‌طور ناخودآگاه در برابر رخدادهای اضطراب‌آور به کار می‌برند، تا از خود در برابر آسیب‌های روانی محافظت کنند. اندیشهٔ به‌کار گرفتن این اعمال دفاعی در سال ۱۸۹۴ توسط زیگموند فروید مطرح شد. به نظر او، سازوکارهای دفاعی موجب کنار زدن افکار متعارض یا ناخوشایند از حیطهٔ هوشیاری شده و به این ترتیب اضطراب را در فرد کاهش می‌دهند. پژوهشگران دریافته‌اند که سلامت روانی با چگونگی به‌کارگیری سازوکارهای دفاعی پذیرفته‌شده ارتباط دارد. افرادی که این سازوکارها را به کار می‌برند با اضطراب به‌خوبی مقابله می‌کنند و پاسخ سازگارانه به کشمکش‌ها می‌دهند. این پژوهشگران همچنین دریافته‌اند که آسیب‌شناسی روانی با به‌کارگیری سازوکارهای دفاعی ناپسند ارتباط دارد.

 

 

 

سطح نخست: آسیب زا: توانایی کنار آمدن با تهدیدات واقعی را از فرد سلب کرده و درک واقعیت را ناممکن می‌سازند. فرد در این حالت واقعیت را بازآفرینی و بازآرایی می‌کند. از نگاه ناظر، استفاده از این دفاع‌ها نابخردانه است.

سطح دوم: بلوغ نیافته: هم در کودکان و هم در بزرگسالان دیده می‌شود. لیکن در بزرگسالی، به دلیل این که استفاده از آن‌ها منجر به رفتارهای ناپسند و غیرقابل پذیرش اجتماعی می‌گردد، کمتر استفاده می‌شوند. این دفاع‌ها بزرگسالان را در کنار آمدن بهینه با واقعیت ناتوان می‌سازند. از دید ناظر، افرادی که به این دفاع‌ها متوسل می‌شوند، معمولاً بلوغ نیافته و غیرقابل دسترس می‌نمایند. استفاده مداوم از آن‌ها مشکلات جدی را در کنار آمدن با واقعیت پدیدمی‌آورد.

سطح سوم: روان نژند: در همهٔ افراد شایع‌اند. این دفاع‌ها در کوتاه مدت مفید بوده لیکن در بلند مدت منجر به مشکلاتی در روابط، شغل و کامیابی از زندگی می‌گردند.

سطح چهارم: بلوع یافته: این سازوکارهای دفاعی مقبول بوده و از بزرگسالان سالم سر می‌زنند و نشانگر سلامت روان فرد هستند.

 

نکته ی بسیار مهم: میلیارد ها انسان در روی کره ی زمین زندگی می کنند با میلیارد ها مکانیزم دفاعی با شخصیت های متفاوت، لیکن اینکه انسان ها بر اساس ساختار شخصیتی خود از کدام سطح و همچنین از کدام نوع مکانیزم دفاعی برای محافظت از خود در برابر آسیب های روانی استفاده می کنند، بستگی به شخصیت و عملکرد آن ها دارد. 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تکنیک ABC | روشی برای برخورد آگاهانه‌تر با افکار منفی و ناکارآمد

 

 

 

 

 

تکنیک ABC به ما کمک می‌کند که کمی بیشتر بر روی افکار خود (خصوصاً افکار منفی و غیرسازنده) متمرکز شویم و اجازه ندهیم که این افکار به سادگی کنترل احساسات ما را در دست بگیرند. (به کرات درباره ی افکار منفی و تحریف های شناختی و نحوه شناسایی آن ها در این وبلاگ نوشتم) 

 

شکل اولیه‌ی این تکنیک را آلبرت الیس -نظریه پرداز درمان عقلانی و هیجانی مطرح کرد؛ لیکن در بیشتر کتاب‌های درمان شناختی رفتاری (=C.B.T) ، چارچوب‌های مشابهی با تغییرات جزئی دیده می‌شوند.

 

 

 

 

 

 

ما مستقیم از رویداد به احساس (یا رفتار) نمی‌رسیم.

 

 

احساسات منفی خود را جدی بگیرید و به سادگی از کنارشان نگذرید.(تا زمانی که برای بررسی احساسات منفی و ریشه‌هایشان وقت نگذاریم، سهم آن‌ها در زندگی‌مان کاهش پیدا نمی‌کند).

 

افکار خود را از فکت‌ها (رویدادهای واقعی) تفکیک کنید. هم‌چنین بین افکار و احساسات خود فرق بگذارید.

 

هنگام تجربه‌ی احساسات منفی، با خودتان فکر کنید که چه افکاری منشاء به وجود آمدن این احساسات بوده است؟

 

 

 

 

 

پاورپوینت نگاهی به خود زنی (Self-Harm) = Self-Injury و سایر رفتار های مخرب

 

 

 

 

 

 

برای دانلود پاورپوینت نگاهی به خود زنی و سایر رفتار های مخرب اینجا کلیک کنید. 

 

خود زنی به معنی این است که فرد آگاهانه به بدن خود آسیب برساند؛ طوری‌که به خودکشی منجر نشود لیکن آثار آن باقی بماند. گرچه هدف از خودزنی، خودکشی نیست، لیکن بین خود آسیبی و خودکشی ارتباط پیچیده‌ ی معناداری وجود دارد. خود آسیبی به عنوان رفتار خودخواهانه، به‌طور بالقوه تهدید مرگ را درخود دارد. هم‌چنین خطر فزاینده خودکشی در افرادی که به خود آسیبی مبتلا هستند وجود دارد؛ و ۴۰ تا ۶۰ درصد خودکشی‌ها، ناشی از خود آسیبی بوده‌است. برخی پژوهش‌ها ثابت کرده اند که پس از خودزنی فرد خودزن احساس واقعی بودن خود را می‌کند؛ که زنده است. گاهی احساس آرامش قلبی به او دست می‌دهد؛ خلاصه آنکه (شدت) ضربان قلب و (هجوم) خاطرات متوقف می‌شود. نیاز به خودزنی می‌تواند نشانه‌ی وجود اختلالات روانی یا شخصیتی باشد. افرادی که در معرض اضطراب یا فشارهای افسردگی هستند بیشتر احتمال دارد به این کار دست بزنند