در روان شناسی، در مکتب ژان پیاژه (از صاحب نظران روان شناسی رشد و پیشگامان نظریه رشد شناختی) روشی هست که سن افراد را میتوان از روی انتخاب هایشان تعیین کرد که تحت عنوان نظریه اخلاقی پیاژه مشهور است... اورنس کُهلبرگ روان شناس آمریکایی از پیروان مکتب پیاژه در پی تحقیقی که بر روی مردم آمریکا انجام داده و سن افراد را از روی انتخاب هایشان تعیین نموده در یک نتیجه گیری عجیب می گوید: اغلب بزرگسالان آمریکایی در سطح اخلاقی مراحل سوم و چهارم یعنی چهارده سالگی عمل می کنند و درصد کمی از مردم به سطح اخلاق مافوق قراردادی دسترسی پیدا می کنند... او معتقد است در آمریکا حتی بزرگسالانی وجود دارند که تفکر اخلاقی رشد نایافته ی پیش از قراردادی خود را همچنان ادامه می دهند و رفتار اخلاقی خود را بر اساس اجتناب از تنبیه و گرفتن پاداش تنظیم می کنند.... زیرا مردم وقتی تحت تأثیر فرهنگ غربی و مکتب حسّی باشند، انتخاب هایشان عمیق و دراز مدت و واقعی نیست و از نظر انتخاب های منطقی، در چهارده سالگی (که شروع انتخاب های بزرگ می تواند باشد) متوقف شده اند و از نظر فکری رشد لازم را نکرده اند، حتی اگر از نظر سنی پنجاه ساله هم باشند چون نتوانسته اند در جوانی انتخاب بزرگ خود را انجام بدهند، در کودکی خود متوقف شده اند و عملاً از نظر روحی به جوانی نرسیده اند.
شما در همه جا سراغ دارید انسان هایی را که مثلاً با اینکه چهل سال دارند اما از برنامه های کارتونی که تماماً بازی خیالاتی است، خوششان می آید، اگرچه می دانند که این برنامه ها خیالاتی و غیرواقعی است. این اشخاص هنوز انتخاب بزرگ خود را انجام نداده و در حد خیال مانده اند در حالیکه یک انسان عاقل هرگز نمی تواند با خیالات غیرواقعی خوش باشد و با همان ها خود را راضی نگه می دارد.... وقتی شما متوجه انتخاب بزرگ خود شدید و خواستید همواره خود را در ابدیّت ارزیابی کنید و افق روحتان را تا ابدیّت وسعت دادید، اگر شخصی بخواهد یک ساعت برای شما داستان های خیالی غیرواقعی تعریف کند، خوشتان نمی آید، چون متوجه می شوید این حرف ها جز خیالات غیرواقعی چیز دیگری نیست. اگر جلسه را ترک کردید و یا به او تذکر دادید آخر این حرف های بیهوده چیست، نشان می دهید که با میدان آوردن قوه عاقله، اجازه نمی دهید خیالات پوچ در زندگی تان میدان داری کند، اما اگر نشستید و گفتید: حالا ببینم آخرش چه می شود، معلوم می شود هنوز قوه عاقله در زندگی شما نقش تعیین کننده ندارد؛ زیرا به انتخاب های غیرواقعی تن می دهید. این عقل است که بین زندگی زودگذر دنیایی و زندگی پایدار و ابدی قیامتی، زندگی قیامتی را اساس انتخاب خود قرار می دهد و تنها در کنار انتخاب زندگی قیامتی، زندگی در دنیا را ادامه می دهد.
نويسنده :سید سروش سیدی فرد
تاريخ: پنجشنبه سوم تیر ۱۴۰۰ ساعت: ۵:۵۵ ق.ظ