آرامش و توانایی آرام ماندن

توانایی آرام ماندن از جمله مهارت‌های بسیار مهم زندگی است که بسیار نادیده گرفته شده است.

بدترین تصمیمات را هنگامی می‌گیریم که آرامشمان را از دست داده‌اییم یا دچار اضطراب و آشفتگی شده‌اییم.

ترس به‌طورِ کشنده‌ای می‌تواند توانایی ما را برای مقابله با مشکلات واقعی و زیربنایی از بین ببرد.

آرام‌تر بودن اصلا به این معنا نیست که فکر کنیم همه چیز به خیر و خوشی تمام خواهد شد، بلکه صرفا بدین معناست که با وضعیت ذهنی بهتری با چالش‌های حقیقی زندگیِ‌مان روبه‌رو خواهیم شد.

( برگرفته از کتاب آرامش اثر آلن دو باتن)

راز

همه‌ی امورِ شخصی را باید چون رازی نگاه‌داریم به‌طوری که آشنایان جز آنچه به چشم می‌بینند، به آن واقف نشوند. زیرا آگاهیِ آنان از امورِ بسیار بی‌اهمیت هم ممکن است در زمان و شرایط خاص، باعث زیانِ ما شود.

به طور کلی صلاح در این است که آدمی شعورِ خویش را با نگفتن نشان دهد، نه با گفتن؛ زیرا سکوت از هوشمندی است و گفتن از خودپسندی.

امکانِ پیش آمدنِ هر دو به یک اندازه است، اما غالبا ارضای گذرایی را که گفتن به همراه می‌آورد، به فایده‌ی دراز مدتی که سکوت ضامنِ آن است رجحان میدهیم.

حتی به منظور سبک کردنِ بارِ دل، نباید فکر خود را به صدای بلند گفت -کاری که اشخاصِ پر تحرک می‌کنند- مبادا که عادت شود. زیرا در اثر این‌کار، فکر و گفتار چنان با یکدیگر عجین میشوند که به تدریج، سخن گفتن با دیگران به فکر کردن با صدای بلند تبدیل میشود، حال آنکه اقتضای هوشمندی است که میانِ فکر و گفتار شکافی عمیق نگه داشته شود.

برگرفته از کتاب در باب حكمت زندگی اثر آرتور شوپنهاور

تجربه ها آموزنده اند

تجربه ها آموزنده اند، آنها جامه باور های استواری که درباره خودمان و دیگران داشته ایم را از تنمان به در می کشند...

حسرت

آدام فیلیپس

خشم

خشم، احساس نیست؛ نوعی دفاع است. زمانی که نمی توانید احساسات حقیقی خود را به خاطر دردناک بودن بیش از حدشان بشناسید در مقابلشان با خشم می ایستید.

صبح به خیر هیولا

کاترین گیلدینر

راسته ی کنسرو سازی

وقتی خودت درگیر ماجرا نیستی، گفتنِ این که «زمان همه چی رو درست می کنه، این هم میگذره و آدما فراموش می کنن»، یا چیزایی مثل این، خیلی راحته؛ اما وقتی خودت درگیر قضیه هستی؛ خبری از گذر زمان نیست، آدما فراموش نمی کنن و وسط چیزی هستی که تغییر نمی کنه...

راسته ی کنسرو سازی

جان اشتاین بک

انسان موجود گران بها

بدترین چیزی که می تواند در جریان عشق ورزیدن به کسی اتفاق بیفتد، این است که انسان خودش را گم کند و فراموش کند که خودش نیز موحود گران بهایی بوده است.

مردان بدون زنان

ارنست همینگوی

چه قدر خودت را به خاطر زندگی می آزاری!

چه قدر خودت را به خاطر زندگی می آزاری! این چیز هایی که از آن ها شکایت می کنی، همان زندگی است؛ هرگز برای هیچ کس یا در هیچ زمان، بهتر از این نبوده است. می شود آن را بیش تر یا کم تر احساس کرد. بیش تر یا کم تر فهمید، بیش تر یا کم تر از آن رنج برد، هر چه کسی در روزگاری که زندگی می کند، پیشرو تر باشد، بیش تر رنج می برد. ما مثل سایه می گذریم بر پس زمینه ای از ابر هایی که خورشید به ندرت در آن ها نفوذ می کند، و بی وقفه فریاد طلب بر آوریم برای خورشیدی که نمی تواند بر ما بتابد. بر ماست که ابرها را به کناری بزنیم. تو بیش از حد به ادبیات عشق می ورزی؛ این تو را نابود می کند؛ اما تو حماقت بشر را نابود نخواهی کرد.

آواز های کوچکی بر ماه

نامه نگاری های گوستاو فلوبر و ژرژ ساند