«اضطراب؛ تلاشِ ذهن برای جلوگیری از برخورد با حقیقت»
نقلقول: «اضطراب اغلب نه از تهدید بیرونی، بلکه از نزدیک شدن به احساساتِ درونیِ ممنوعه برمیخیزد.»
— ننسى مکویلیامز
منبع: Psychoanalytic Diagnosis
تحلیل: گاهی اضطراب، دشمن ما نیست؛ بلکه نگهبان ماست. نگهبانی که میگوید: به این احساس نزدیک نشو… خطرناک است… تحملش را نداری… به همین دلیل است که فرد با کوچکترین فشار روانی:
- قلبش تند میزند.
- رودهاش قفل میشود.
- دستها یخ میکند.
- فکرش میدود.
- خوابش میپرد.
نه چون مشکلی بیرون هست، بلکه چون ذهن دارد جلوی مواجهه با:خشم قدیمی، غم انباشته، حس رهاشدگی، شرم کودکانه چرا میگیرد.
درمان روان تحلیلی میگوید:
“ریشه اضطراب را در احساسی پیدا کن که از آن فرار میکنی.”
موضوعات: روان کاوی و روان شناسی تحلیلی
